تحولات ستاره
جالب است بدانید که ستارهها هم مانند انواع موجودات زنده متولد میشوند، زندگی
میکنند و میمیرند. هر کدام از آنها در طول زندگی خود که گاها به میلیاردها سال هم
میرسد، دچار تغییر و تحولات مختلفی میشوند.
نگاه اجمالی
در طول زندگی انسان ، ستارگان بیشمار راه شیری ، عملا بیتغییر به نظر میرسند.
گاهی ، یک نواختر ، ناگهان ظاهر آشنای یک صورت فلکی را به مدت چند هفته عوض میکند
و دوباره کمنورتر میشود. منظره زیبایی که درخشش یک ابرنواختر در آسمان پدید
میآورد، بسیار نادر است. در سال 1054 میلادی (433 شمسی) مردم شاهد چنین منظرهای
بودند. یک ابر اختر در صورت فلکی ثور منفجر شد که سحابی خرچنگ ، بقایای آن است.
ستارگان متغیر با نور ثابتی نمیدرخشند.
تحول یک ستاره
ستارگان نیز نهایتا تغییر میکنند و هیچ کدام تا ابد پایدار نمیمانند. آتش زغال ،
با خاکستر شدن آخرین شراره خاموش میشود. ستاره هنگامی میمیرد که انبار عظیم سوخت
هستهای آن به پایان رسد. حتی امروزه نیز ستارگان پیری را میبینیم که تاریک
میشوند. در حالی که ستارگان دیگر تولد مییابند تا جایگزین آنها شوند.
ردهبندی ستارگان
ستارگان بسیار جوان ، هنوز در میان گازهایی پنهان هستند که از آن شکل میگیرند.
درون سحابی جبار ، نخستین سوسوی نور ستارگان نوزاد دیده شده است. خورشید ما ، سنین
میانی خود را به آرامی میگذاراند. برخی از پیرترین ستارگان شناخته شده در خوشههای
کروی جای دارند.
عمر ستارگان
شاید بپرسید که محاسبه عمر ستارگان ، چگونه امکانپذیر است. هیچ کس نمیتواند رشد یک
ستاره منفرد را از تولد تا مرگ آن دنبال کند، ولی خیال کنید که هیچگاه درخت
ندیدهاید و ناگهان شما را به وسط جنگلی بردهاند، چه پیش میآید؟ درختان گوناگونی
خواهید دید که در مراحل مختلف رشد خود هستند: از جوانههای کوچک تا درختان غول
پیکر. اگر اندکی زیست شناسی بدانید، میتوانید به چرخه حیات یک درخت پی ببرید. اختر
شناسان به روشی مشابه ، با استفاده از قوانین فیزیک و رصد گونههای مختلف ستارگان ،
سلسله حوادث زندگی یک ستاره را نتیجه میگیرند.
فیزیک درون ستارگان
بعد از آنکه ستاره شکل میگیرد، بلافاصله حیاتی پایدار بدست میآورد. در همین زمان
، واکنشهای هستهای در داخلیترین هسته ستاره ، هیدروژن را به هلیوم تبدیل میکند و
انرژی آزاد میشود. سرانجام ، هم هیدروژن درون آن به مصرف میرسد. از این به بعد ،
تغییراتی در لایههای درونی ستاره آغاز میشود. در حالی که واکنشهای جدیدی از هلیوم
شروع میشوند، لایههای بیرونی باد میکنند تا ستاره را به اندازه غول برسانند.
کوتوله سفید
کوتولهها
در اثر تغییرات زیاد ، ستاره به مرحله متغیر بودن میرسد. نهایتا هیچ منبع ممکن
برای آزاد سازی انرژی باقی نمیماند. ستارگان کوچکتر ، در اثر انقباض تبدیل به
کوتولههای سفید میشوند. ستارگان سنگینتر بهصورت ابرنواختر منفجر میشوند. ماده
بیرون ریخته از یک نواختر ، بخشی از گاز بین ستارهای را تشکیل میدهد که زادگاه
ستارگان جدید است.
سحابیها
ستارگان در یکی از آخرین مراحل زندگی خود ، پیش از آنکه به کوتوله سفید تبدیل شوند،
منظره بسیار زیبایی در آسمان بوجود میآورند. این مرحله ، پیدایش سحابیهای
سیارهای است. شکل منظم و رنگهای زیبا ، سبب جذابیت آنها میشود (هیچ رابطهای بین
سحابیهای سیارهای و سیارات وجود ندارد. این اصطلاح یادگار رصدهای قدیم تلسکوپی است
که شکل دایره آنها با سیارهها اشتباه میشد.). یک سحابی سیارهای هنگامی شکل
میگیرد که ستاره مرکزی آن ، لایهای به بیرون پرتاب میکند. لایه گاز همانند
حلقهای از دود منبسط میشود.
ستاره دنبالهدار
ستارگان دنبالهدار اجرام آسمانی هستند که گه گاه در آسمان ظاهر میشوند. هر
ستاره دنبالهدار از یک مسیر نورانی و دنبالهای طویل تشکیل شده است که سر آن ممکن
است به بزرگی خورشید و دم آن در حدود چندین صد میلیون کیلومتر بوده باشد.
روزگاری همین که ستاره دنبالهداری در آسمان پیدا میشد، مردم از ترس به خود
میلرزیدند. آنان میپنداشتند که ستارگان دنبالهدار پیکها و علائم بلا هستند و
رسیدن بلا و وبا ، یا جنگ و مرگ را از پیش آگهی میدهند. تقریبا در هر ده سال ، یک
بار دنبالهداری درخشان در آسمان دیده شده و دنبالههای نورانی آنها هفتهها قابل
مشاهده میباشند. اخترشناسان صدها دنبالهدار را شناسایی کردهاند. هر سال 24
دنبالهدار به محدوده ما در منظومه شمسی میآیند. روشنایی این دنبالهدارها به حدی
نیست که بدون تلسکوپ مشاهده شوند. عده اندکی که درخشندگی زیاد دارند، از باشکوهترین
مناظر آسمانی هستند.
تاریخچه
گزارش ظهور دنبالهدارها به هزاران سال پیش برمیگردد. برخی از آنها مهمانهای منظمی
هستند. مثلا ستاره دنبالهدار هالی از زمانی پیش از میلاد مسیح ، هر 75 سال یک بار
ظاهر میشود. اواخر سال 1364 و اوایل 1365 شمسی( 1986 میلادی) بار دیگر شاهد بازگشت
آن بودیم. شرایط دید این دنبالهدار در اروپا و آمریکای شمالی مناسب نبود، ولی در
استرالیا و زلاندنو بوضوح دیده میشد. ستاره دنبالهدار عظیمی که در سال 1843 دیده
شد، دارای دنبالهای بطول 330 میلیون کیلومتر ( 205 میلیون مایل ) بود. چگالی این
دنبالهها حتی از بهترین خلأی که در شرایط آزمایشگاهی در روی زمین ایجاد شده کمتر
است.
ذوب شدن
هنگام نزدیک شدن هسته به خورشید
یخهای آن تبخیر شده و فوارههای بخار
آب از هسته بیرون میجهند.
نامگذاری ستارگان دنبالهدار
ستارههای دنبالهدار اجرام مزاحم کوچکی میباشند که هر چند یک بار در داخل منظومه
شمسی ظاهر میشوند. ستارههای دنبالهدار روشن مرئی دارای دنبالههایی هستند که
میتوانند تا 90 درجه در آسمان امتداد داشته باشند.
• هر ستاره دنبالهدار به یادبود کاشف آن نامگذاری میشود. مثلا دنبالهدار اوترما
(Comet oterma) یا دیگر همکارانش دنبالهدار ایکیا _ سکی (Comet Ikya - Seki)
(ایکیا و سکی) که همنام کاشفان خود هستند.
• برخی از ستارگان دنبالهدار بر اساس سال کشفشان نامگذاری شدهاند. مثلا 1971a
اولین ستاره دنبالهداری بود که در سال 1971 میلادی کشف شد و همینطور 1971b
دنبالهدار بعدی بود و غیره.
• پس از آنکه مداری برای ستاره دنبالهدار محاسبه شود، شماره گذاری بر اساس عبور از
نقطه قرین خورشیدی انجام میگردد. مثلا ستاره دنبالهدار 1971I اولین ستاره
دنبالهداری بود که در سال 1971 میلادی از نقطه قرین خورشید گذشت.
انواع دنبالهها
دو نوع دنباله وجود دارد: غبار و گاز یونیده. یک دم تشکیل شده از غبار محتوی ذراتی
به بزرگی ذرات موجود در دود میباشد. این نوع دم هنگامی تشکیل میشود که یک باد
خورشیدی مقداری ماده از کما جدا میکند. چون این ذرات بسیار کوچکند با کوچکترین
نیرویی جابجا میشوند، در نتیجه این دنبالهها معمولا پخش و خمیدهاند. دنبالههای
گازی وقتی تشکیل میشوند که نور خورشید مقداری از مواد کما را یونیده میکند و سپس
یک باد خورشیدی این مواد یونیده را از کما دور میکند.
دنبالههای یونی معمولا کشیدهتر و باریکترند.هر دوی این دنباله ها ممکن است تا
میلیونها کیلومتر در فضا پراکنده شوند. وقتی که دنبالهدار از خورشید دور میشود دم
و کما از بین میروند و فقط مواد سرد و سخت درون هسته باقی میمانند. تحقیقات راجع
به ستاره دنبالهدار هیل پاب وجود نوعی دم را نشان داد که شبیه دنبالههای تشکیل
شده از غبار بود، ولی از سدیم خنثی تشکیل شده بود. (همانطور که گفتیم مواد موجود در
هسته نوع کما و دنباله را تعیین میکنند.
منشأ دنبالهدارها
دنبالهدارها در دو جا بطور بارز یافت میشوند: کمر بند کوییپر و ابر اورت.
دنبالهدارهای کوتاه مدت معمولا از ناحیهای به نام کمربند کوییپر میآیند. این
کمربند فراتر از مدار نپتون قرار گرفته است. اولین جرم متعلق به کمربند کوییپر در
سال 1922 کشف شد. این اجسام معمولا کوچک هستند و اندازه آنها از 10 تا 100 کیلومتر
تغییر میکند. طبق رصدهای هابل حدود 200میلیون دنبالهدار در این ناحیه وجود دارد
که گمان میرود از ابتدای تشکیل منظومه شمسی بدون تغییر ماندهاند.
دنبالهدارهای با تناوب طولانی مدت از ناحیهای کروی متشکل از اجرام یخ زده به نام
ابر اورت سرچشمه میگیرند. این اجرام در دورترین قسمت منظومه شمسی قرار دارند و از
آمونیاک منجمد ، متان ، سیانوژن ، یخ آب و صخره تشکیل شدهاند. معمولا یک اختلال
گرانشی باعث راه یافتن آنها به داخل منظومه شمسی میشود.
مشخصات فیزیکی
یک دنبالهدار در مراحل اولیه ظهور خود به تکهای ابر نورانی شبیه است، ولی هر چه
در مسیر خود به خورشید نزدیکتر میشود، روشنایی آن نیز زیادتر میشود. دنباله اکثر
آنها به حدی شفاف است که میتوان نور ستارگان را از میان آن دید.
رأس ستاره دنبالهدار
زمانی که یک ستاره دنبالهدار پیدا میشود، در نخستین مرحله مانند نقطهای کوچک از
نور به چشم ما میآید، هرچند ممکن است که قطر واقعی آن هزاران کیلومتر باشد. این
نقطه نور را راس یا هسته ستاره دنبالهدار میگویند، که به نظر دانشمندان گروه
بزرگی از اجسام خرد و سفت است که با گازهایی ترکیب یافته است.
دم ستاره دنبالهدار
همچنان که ستاره دنبالهدار به خورشید نزدیک میشود، معمولا دمی به دنبال آن کشیده
میشود. این دم از گازهای بسیار رقیق و ذرات خردی درست شده است که از درون هسته
ستاره دنبالهدار تحت تاثیر خورشید بیرون میجهند. دمهای ستارگان دنبالهدار از نظر
شکل و اندازه گوناگون هستند، برخی کوتاه و ریشه مانند و برخی کشیده و باریک. معمولا
طول آنها به نه میلیون کیلومتر میرسد و گاهی هم البته ممکن است به 160 میلیون
کیلومتر برسد. بعضی از ستارگان دنبالهدار هم اصلا دم ندارند.
گیسوی ستاره دنبالهدار
گرداگرد هسته ، یک چیز دیگر هم هست به نام گیسو. گیسو مادهای ابر مانند و تابنده
است که گاهی قطرش به 240000 کیلومتر و بیشتر میرسد.
ماده ستاره دنبالهدار
احتمالا دنبالهدارها از گاز و سنگریزه تشکیل یافتهاند که همه این مواد بصورت
گلوله یخی درآمدهاند. با نزدیک شدن آن به خورشید دما بالا میرود و گاز و غبار
بصورت دنباله جریان مییابند و سرانجام با دور شدن از خورشید سر دنبالهدار دوباره
یخ میزند.
حرکت ظاهری ستاره دنبالهدار
وقتی ستاره دنبالهدار از خورشید دور میشود، نخست دمش پیشاپیش میرود و سپس سر آن.
علت این امر آن است که فشار نور خورشید اجزای کوچکی از هسته ستاره را بیرون میراند
و این خود باعث تشکیل دم در پیشاپیش راس آن میشود. در نتیجه هنگامی که ستاره
دنبالهدار از خورشید دور میشود، دم آن میبایست جلوجلو برود و در اثنای دور شدن
از خورشید ستاره دنبالهدار کم کم از سرعت خود میکاهد و از انظار ناپدید میشود.
ستارگان دنبالهدار ممکن است سالها از برابر چشم ما مخفی بمانند، ولی بیشتر آنها
بالاخره به چشم ما خواهند آمد. آنها به گرد خورشید پیوسته در حرکت هستند، ولی برای
یک دور گردش به دور خورشید ممکن است زمان زیادی در راه باشند.
مدار ستاره دنبالهدار
• بیشتر ستارگان دنبالهدار در مدار بستهای در حال حرکتند، یعنی بر روی مداری حرکت
میکنند که ابتدا و انتهایش بر هم منطبق میباشد. این دنبالهدارها (مانند ستاره
دنبالهدار هالی) بعد از یک پریود به نزدیکی زمین آمده و دوباره مشاهده شدهاند.
• مدارهای ستارگان دنبالهدار دیگر سهمی یا هذلولی است و به احتمال زیاد اینها فقط
یکبار در نزدیکی زمین ظاهر و روئیت گردیده و دور میزنند و سپس میروند و دیگر به
نزدیکی زمین برنمیگردند.
• به علت تأثیرات گرانشی ، دنبالهدارها در حضیض سریعتر حرکت میکنند تا در اوج.
دنبالهدارها از مدت چرخششان یه دور خورشید طبقه بندی میشوند: دنبالهدارها با
مدت تناوب کوتاه و متوسط (مانند هالی با دوره تناوب 76 سال) بیشتر در بین خورشید و
پلوتون به سر میبرند.
ستاره دنبالهدار هالی
این دنبالهدارها ابتدا در کمربند کوییپر هستند، ولی نیروی گرانش یکی از سیارات
بخصوص مشتری آنها را نزدیک خورشید میراند و دوره تناوب آنها کمتر از 200 سال است.
(شومیکر - لوی 9 یکی از این دنبالهدارها بود که عاقبت در مشتری سقوط کرد).
دنبالهدارهای بلند مدت با تناوبی بیش از 200 سال که بیشتر در ابر اورت هستند. هیل
*پاب نمونهای از این دنبالهدارها است که تناوبی برابر با4،000 سال دارد.
ستارگان دنبالهدار بر اساس دوره تناوب مداری شان به دو دسته تقسیم میشوند:
ستارگان دارای دوره تناوب مداری بیش از 200 سال و ستارگانی که دوره تناوب مداری شان
کمتر از 200 سال میباشد. گروه اول ، ستارگان با دوره تناوب طولانی و گروه دوم
ستارگان با دوره تناوب مداری کوتاه هستند.
تغییر مدار ستاره دنبالهدار
دنبالهدارهای جدید از دورترین بخشهای منظومه شمسی میآیند و بیشترشان فقط در مدت
چند ماه خورشید را دور میزنند و سپس برمیگردند و گردش خود را در ورای پلوتو به
انجام میرسانند. گردش آنها در مدارهایی بسیار پهن است و چندین هزار سال طول
میکشد. برخلاف سیارهها ، دنبالهدارها میتوانند مدارخود را با مدارهای کاملا
جدید عوض کنند. آنها اجسامی با ثبات نیستند و هر گاه به سیارهای بزرگ مانند مشتری
بسیار نزدیک شوند، کشش گرانشی آن ، مدار دنباله را عوض میکند. این حادثه برای
دنبالهدار هالی اتفاق افتاده و از این رو تکرار بازگشت آن بیشتر شده است.
ستاره دنباله دار وست
این ستاره دنباله دار دو دنباله دارد: یک
دنباله گازی مستقیم به رنگ آبی و یک
دنباله خمیده زرد رنگ متشکل از غبار.
مرگ ستاره دنبالهدار
با نزدیک شدن دنبالهدار به خورشید دنبالهاش بزرگتر میشود. دنباله همواره در جهت
مخالف خورشید قرار میگیرد. فشار نور و حمله بادهای خورشیدی دنباله را به طرف مقابل
میراند. هر موقع که دنباله از کنار خورشید میگذرد، از مادهاش کاسته میشود، یعنی
اینکه ستاره دنبالهدار با هر بار عبور از نقطه قرین خورشیدی مقداری از مواد خود را
در اثر گرمای خورشید و نیروهای جذر و مدی از دست میدهد تا بالاخره ستاره
دنبالهدار از بین میرود، که برخی از ستارههای دنبالهدار با دوره تناوب کوتاه به
چندین تکه تقسیم شده و یا حتی از هم پاشیدهاند.
مرگ ستاره
ستارگان پس از تولد و زندگی خود که گاها عمرشان به میلیاردها سال هم میرسد، به
مرحله مرگ میرسند. مرگ یک ستاره به یکی از سه صورت زیر امکانپذیر است: تبدیل به
کوتوله سفید ، تبدیل به ستاره نوترونی ، تبدیل به سیاهچاله.
نگاه اجمالی
سراسر زندگی ستاره به یک میدان نبرد شبیه است. نیروی گرانش سعی دارد که ستاره را
منقبض و خرد کند، ولی با مقاومت فشار رو به بیرون ماده ستاره روبرو میشود، اما
سرانجام ستاره تحلیل میرود. گرانش کنترل را بدست میگیرد و ستاره شکل کاملا
متفاوتی با ستارهای معمولی و سالم مانند خورشید به خود میگیرد. حتی اگر جرم ستاره
بسیار زیاد باشد، ممکن است با تبدیل به یک سیاهچاله در اعماق فضا ناپدید شود.
گرانش یک ستاره
نیروی گرانش ، همواره جذب میکند و مایل است که ذرات ماده را همیشه به هم نزدیکتر
سازد. ما به این سبب وزن داریم که جرم زمین جرم بدن ما را به طرف خود میکشد و در
نتیجه نیروی گرانشی هر یک از اتمهای بدن ما ، اتمهای دیگر را به طرف خود میکشد. از
آنجا که جرم یک ستاره معمولی بسیار زیاد است و حتی ممکن است یک میلیون بار بیشتر از
جرم زمین باشد، گرانش درونی آن نیز بسیار شدید است.
لحظهای اعماق خورشید را مجسم کنید، فشار آن در یک دهمی فاصله سطح تا هسته تقریبا
یک میلیون بار بیشتر از فشار جو در سطح زمین است. در این فاصله ، فشار با مقاومت
گازهای داغ درون خورشید روبرو میشوند، هنگامی که آتش هستهای رو به کاهش میگذارد،
گاز ستاره سرد میشود و بعد گرانش به نیروی مسلط تبدیل میشود. آنچه در این مرحله
روی میدهد، به جرم ستاره بستگی دارد.
مراحل مرگ ستاره
ستارهای رو به مرگ ، مانند خورشید در هم فرو میرود تا به اندازه زمین برسد. در
این روند هیچ انفجار واقعی و قابل توجهی رخ نمیدهد. ستاره فقط به تودهای از
خاکستر رادیواکتیو تنزل میکند و به آرامی سوسو میزند. در این مرحله ، ستاره به یک
کوتوله سفید تبدیل میشود. یک فنجان از ماده آن یک صد تن وزن دارد.
ستاره نوترونی
اگر جرم ستارهای بسیار بیشتر از خورشید باشد، فشار فرو ریزش مرحله کوتوله سفید را
نیز پشت سر میگزارد و متوقف نمیشود، آن قدر فرو ریزش ادامه مییابد که قطر ستاره
به حدود ده کیلومتر میرسد. در این نقطه ستاره گلولهای است چگال از ذرات هستهای
که آن را ستاره نوترونی مینامند. یک فنجان از ماده آن یک میلیون میلیون تن وزن
دارد. برخی از ستارگان نوترونی به سرعت میچرخند و در هر بار چرخش تابشهایی در طول
موج رادیویی گسیل میکنند، این گونه ستارههای نوترونی ، تپ اخترپولسار نام دارد.
در قلب سحابی خرچنگ ، تپ اختری وجود دارد که سی بار به دور خود میچرخد
مرگ ستاره نوترونی
یک ستاره نوترونی بدون وقوع یک انفجار شدید اولیه شکل نمیگیرد. ستاره رو به مرگ
ممکن است در چند ثانیه آخر حیات خود بهصورت یک ابرنواختر شعلهور شود. درخشش آن
چند روز از تمام کهکشانها پیشی میگیرد. از بخش مرکزی ابرنواختر ، یک ستاره نوترونی
پدید میآید. جرم ستارگان نوترونی نمیتواند بیشتر از دو برابر جرم خورشید باشد.
یک ستاره رو به مرگ مثلا با جرم ده برابر جرم خورشید ، چنان زیر بار گرانش تولید
شده قرار میگیرد که هیچ نیرویی نمیتواند در برابر فرو ریزش آن مقاومت کند. وقتی
که چنین ستارهای منقبض میشودرمبش ستاره به اندازه حدود دو کیلومتر میرسد، گرانش
به حدی زیاد میشود که سرعت گریز از سطح آن به بیشتر از سرعت نور میرسد.
سیاهچالهها
هیچ چیز ، از موشک گرفته تا ذرات نور و علائم رادیویی نمیتوانند از سطح ستاره
منقبض شده ، بگریزند. این گرانش به قدری نیرومند است که همه چیز را به طرف خود
میکشد. ما فقط میدانیم که در این حالت ، ستاره به یک سیاهچاله تبدیل میشود.
سیاهچاله را نمیتوان دید، زیرا نور نمیتواند آن را ترک کند. جرم سیاهچالهها
پیوسته مواد دیگر را به طرف خود میکشد و به این ترتیب است که نمیتوان آنها را
آشکار کرد. چون سیاهچاله به دور ستاره دیگر میگردد، اثر شدیدی بوجود میآورد.
تلسکوپهای پرتو ایکس ، عملا تابشهایی از گاز در حال ریزش به سیاهچالهها را آشکار
کردهاند. گرچه کشش گرانش آنها محسوس است، ولی هنگامی که مادهای به درون یکی از
گردابهایی کیهانی سقوط میکند، گویی از جهان ناپدید میشود.
مواد بین ستارهای
اصطلاح بین ستارهای معرف هر رویه یا هر شکلی از ماده و انرژی موجود در فضای مابین
ستارگان است. هر چند بخشی از مواد بین ستارهای به صورت ذرات کوچک غبار میباشد،
ولی قسمت اعظم آن را گاز هیدروژن تشکیل میدهد. در کهکشان راه شیری جرم ماده موجود
در فضای بین ستارهای تقریبا 10 درصد کل جرم تمامی ستارگان است.
نگاه اجمالی
گرچه در آسمان شب ، ستارگان را در نزدیک هم میبینیم، ولی در واقع فضای بسیار بزرگی
میان آنها وجود دارد. فاصله بین ستارگان تاریک به نظر میرسد، ولی به راستی فضا
کاملا خالی نیست. اتمهای گاز و همچنین ذرات غبار در فضا شناورند. این مواد مه بسیار
رقیقی درست میکنند که ستارگان دوردست را کم نورتر و رنگ آنها را به سرخ متمایل
میکند.
اخترشناسان به گاز و غبار فضایی ، ماده میان ستارهای میگویند. ماده میان ستارهای
بسیار رقیقتر از هوای ماست. یک فنجان هوا حدود 1015 اتم دارد، در حالی که یک فنجان
ماده میان ستارهای فقط دارای پانصد اتم است.
ماده بین ستارگان
در میان ذرات غبار از بلورهای یخ زده آب ، آمونیاک و متان تا ترکیبات بسیار پیچیده
یافت میشود. بیشتر گاز موجود در فضای بین ستارگان ، هیدروژن است. در بعضی از نقاط
گاز و غبار در کنار هم جمع یا بوسیله گرانش جاروب میشوند و ابرهای ضخیمی تشکیل
میدهند. بعضی از این ابرها چنان پرپشت هستند که جلوی نور ستارگان ورای خود را
کاملا میگیرند.
در یک شب صاف هنگامی که راه شیری به وضوح دیده میشود، میتوانید ابرهای غبارآلودی
را ببنید که در متن نقره فام این نوار نورانی ، تکههای تاریکی بوجود آوردهاند.
علاوه بر ابرهای تیره غبار ، ابرهای درخشانی از گاز هم وجود دارند که به رنگ صورتی
میدرخشند. آنها از زیباترین اجرام آسمانی هستند.
سحابی جبار
شبهای زمستان به راحتی میتوان صورت فلکی جبار را یافت. درست در پایین سه ستارهای
که کمربند آن را تشکیل میدهند، لکههای نورانی و مهآلود دیده میشود. آن سحابی
بزرگ جبار و یکی از معدود سحابیهای قابل دیدن با چشم غیر مسلح است. با دوربین
دوچشمی و یا تلسکوپهای کوچک میبینید که با نور ضعیف سبز رنگی میدرخشند
علت رنگ سحابیها
در عکسهای رنگی معمولا سحابیهای درخشان به رنگ صورتی یا ارغوانی دیده میشوند.
بیشترین گاز موجود در فضا ، هیدروژن است و ستارگان نورانی درون سحابیها سبب میشوند
که هیدروژن مانند چراغهای نئون بدرخشد. ستارگان داغ ، پرتوهای نامرئی فرابنفش گسیل
میکنند که به هنگام عبور از میان گاز هیدروژن سبب درخشش آن به رنگ صورتی مایل به
سرخ میشود، علاوه بر این ابرهای روشن ، سحابیهای دیگر نیز وجود دارند که همانند
آینههای فضایی عمل میکنند، یعنی نور مرئی رسیده از ستارگان نزدیک را باز
میتابانند.
تولد ستاره در سحابیها
یکی از کشفیات هیجانانگیز اخترشناسی به این ابرهای گازی مربوط است. همواره ستارگان
جدیدی در میان آنها متولد میشوند. اخترشناسان در میان سحابی جبار روشن شدن ستارگان
جدیدی را به راستی مشاهده کردهاند. ستاره جدید هنگامی شکل میگیرد که ذرات گاز و
غبار به صورت یک توپ غولپیکر در کنار هم جمع میشوند.
این ستاره بر اثر کشش گرانش سفتتر و سفتتر و همزمان داغتر و داغتر میشود و
سرانجام به چنان حرارتی میرسد که برای شروع واکنشهای هستهای کافی است و سپس پرتو
افشانی خود را آغاز میکند، ستاره متولد میشود و بیشتر حیات خود را مانند خورشید
در حالت عادی میگذراند.
تجمع ستارگان نوزاد
در گذشته دور حدود نه دهم ماده موجود در کهکشان راه شیری به شکل ستاره در آمده است،
یک دهم بقیه گاز و غبار پراکنده در میان ستارگان است. در میان این مواد ستارگان
جدیدی بوجود میآیند. ستارگان نوزاد عموما به صورت خوشههای باز در کنار هم جمع
میشوند که خوشه پروین یکی از آنهاست.