گوجه فرنگي ميوهاي شاهانه
گوجه فرنگي كه از سبزيها به شمار ميآيد، ميوهي گياهي با نام علمي Lycopersicon
esculentum است. گوجه فرنگي گياه بومي آمريكاي مركزي و ساحل غربي آمريكاي جنوبي
است. هنگامي كه اسپانياييها به آمريكاي مركزي گام نهادند، آن را در باغهاي
فرمانرواي تمدن باستاني مكزيك (تمدن آزتكها) يافتند. اين گياه دست كم از 700
ميلادي در آنجا كاشته ميشده است. اسپانياييها آن گياه را به اروپا و حتي به
فليپين بردند و از فليپين به ديگر كشورهاي آسيايي راه يافت.
گياه گوجه فرنگي را در اروپا براي زيبايي ميكاشتند نه براي خوردن، چرا كه ميوهي
آن را مرگبار ميدانستند. گياه گوجه فرنگي شباهت زيادي به گياه زهرآگين و
كشندهاي به نام هلوي گرگكش (wolfpeach) دارد. از اين رو، اروپاييان تا 200 سال
آن را گياهي كشنده ميدانستند. البته، همهي بخشهاي اين گياه، مگر ميوهي آن،
مادهاي كشنده از دستهي گليكوآلكالوييدها در خود دارند.
نظر ديگري وجود دارد كه در آن زمان ثروتمندان اروپا در ظرفهاي نقرهاي و مفرغي غذا
ميخوردند. از آن جا كه در مفرغ مقدار زيادي سرب وجود دارد، غذاهاي اسيدي مانند
گوجه فرنگي باعث ميشدند كه سرب از ظرف مفرغي وارد غذا شود. در نتيجه، مسموميت و
مرگ را در پي داشته باشد. مردمان تنگدست در ظرفهاي چوبي غذا ميخوردند. بنابراين،
براي خوردن گوجه فرنگي مشكلي نداشتند. از اين رو، گوجه فرنگي به نام غذاي فقيران
شناخته ميشد.
زماني كه يك آشپز ايتاليايي از گوجه فرنگي در تركيب پيتزا بهره گرفت، همه چيز
دگرگون شد. هنگامي كه ملكه مارگاريت از رستوراني در نپال بازديد كرد، صاحب رستوران
از سه ماده در تركيب پيتزا بهره گرفت كه نماد رنگهاي پرچم ايتاليا بود: قرمز،
سفيد و سبز. رنگ قرمز از سس گوجه فرنگي به دست ميآمد، رنگ سفيد از پنير و رنگ سبز
از سبزي خوردن. به اين ترتيب، پيتزاي مارگاريت به دنيا آمد و سرآمد غذاهاي آن
روزگار شد و مردم با ديدن اين كه گوجه فرنگي غذاي شاهانه شده است، كمكم به خوردن
آن روي آوردند.
گوجه فرنگي اكنون در بيشتر كشورها با همان نام اصلي خود توماتو يا توميتو (Tomato)
خوانده مي شود. در ايران به دليل شباهتي كه با گوجه سبز دارد و گياهي وارداتي
است، گوجه فرنگي خوانده ميشود. در برخي جاها آن را بادمجان سرخ ميگويند كه نام
درستتري است، زيرا گوجه فرنگي و بادمجان از يك خانواده هستند و شباهت آنها به
يكديگر بيشتر از شباهت گوجه فرنگي به گوجه سبز است؛ هم بادمجان سياه و هم بادمجان
سرخ، بخش گوشتي و دانههاي بسياري دارند. البته، در جاهايي از ايران هنوز با نام
"تماته"، از آن ياد ميكنند.
اين "سبزي ميوهاي" در تاريخ خود چند نام ديگر نيز پيدا كرده است:
سيب عشق: گفته ميشود كه فرانسويها در آغاز آن را سيب عشق ناميده بودند، زيرا به
نظر آنها شور عاشقانه را بر ميانگيزاند. گاهي به خانمهاي زيبا و گيرا، گوجه
فرنگي ميگفتند.
نماد انقلاب: گفته ميشود در جريان انقلاب فرانسه خوردن گوجه فرنگي بسيار معمول شد،
زيرا رنگ قرمز نماد انقلاب كنندگان بود.
ابزار ترور: داستاني وجود دارد كه يك انگليسي كوشش كرده بود جرج واشينگتون را در
جريان انقلاب آمريكا با خوراندن گوجه فرنگي از بين ببرد.
توماتو جفرسن: داستاني وجود دارد كه توماس جفرسن، رييس جمهور آمريكا، اين گياه را
در ايالات متحده كاشت. از اين رو، گاهي او را توماتو جفرسن ميگفتند.
نماد گراني: چندي است كه اين ميوه در ايران به نماد گراني تبديل شده است و از سبد
غذاي فقيران به سبد ميوهي ثروتمندان جابهجا شده است.