رصد آسمان شب
آسمان شب یکی از نعمت های طبیعت که خداوند آن را در اختیار بشر قرار داده تا بتواند
با آن رابطه برقرار کند و از آن به عنوان راهنما و آزمایشگاه نجومی استفاده کند.
آسمان شب، این طبیعت فراموش شده، بیش از 4500 سال است که مورد توجه بشر قرار می
گیرد و این آثار باستانی از دیرباز تا کنون مورد کاوش انسان قرار گرفته است.
ما در این مقوله می خواهیم شما را با چگونگی رصد اجرام آسمانی آشنا کنیم تا بتوانید
حتی بدون استفاده از هرگونه ابزار، صور فلکی، سیارات و ستارگان مهم را رصد کنید.
این روش به گونه ای انتخاب شده که می تواند به کسانی که در آغاز فعالیت رصدی خود
هستند، کمک کند.
چگونه به ستارگان نگاه کنیم؟
برای شروع ستاره شناسی و مشاهده ستارگان، به چیزی بیش از چشمانتان و یک دوربین
دوچشمی مناسب احتیاج ندارید. کافی است که نقشه آسمان شب را مطابق با جهت جغرافیایی
آسمان محل خود قرار داده و به کمک آن به شناسایی و رصد ستارگان بپردازید.
اما برای مشاهده دقیق برخی از اجرام مانند سحابی ها و کهکشان ها به ابزار اپتیکی
نیاز داریم. زیرا این ابزار می توانند نور بیشتری را نسبت به چشمانمان جمع آوری می
کنند و همچنین قادر به بزرگنمایی هستند. دوربین دوچشمی و تلسکوپ دو ابزار اپتیکی
پرکاربرد در این زمینه هستند که هر کدام خصوصیت منحصر به خود را دارد.
آسمان در هر فصل چگونه تغییر می کند؟
آسمان مانند ساعت و تقویم است و با تغییر ساعت در شب، و فصل در سال، تغییر پیدا می
کند. برای نمونه به جایگاه و موقعیت ستاره قطبی نسبت به دب اکبر اشاره می کنیم. در
ساعت 10 شب اواسط دی ماه، دب اکبر در سمت راست ستاره قطبی قرار دارد و در ساعت 10
شب اواسط فروردین در بالا آن و در همان ساعت در اواسط تیر ماه در سمت چپ ستاره قطبی
قرار دارد.
ستارگان دب اکبر
دید کلی
هفت ستاره پر نور ، نقش دب اکبر (آب گردان) را پدید میآورد، چهار ستاره که کاسه را
تشکیل میدهند با نامهای دبه ، مراق ، فخذ و مغرز معروفند که همگی اسامی عربی
هستند: دبه به معنای خرس است و مراق به معنی گرده ، فخذو مغرز به ترتیب ران و بن دم
خرس هستند. ستارگانی که دسته آب گردان را تشکیل میدهند به نامهای قائد ، عنان و
جون موسومند که باز هم نامهایی عربی به معانی جلودار و بزغاله هستند. معنای دقیق
جون هنوز مورد اختلاف است. در نزدیکی عناق ستاره کوچک سها قرار دارد. اعراب این دو
ستاره را اسب و سوار مینامیدند و از ستارهها برای آزمون دید خوب استفاده
میکردند.
مقیاس فواصل زاویهای
مواضع ستارگان بر حسب زاویه یا قوس بیان میشود. فاصله زاویهای که به درجه سنجیده
میشود زاویه یا قوسی است که راس آن نقطه دید ناظر است. اندازه گیری زوایای کوچک در
آسمان دارای اهمیت است قطر ماه در حدود نیم درجه است که بطور رسمیتر بدین صورت
بیان میشود: زاویه یا قوسی که قطر ماه تمام با آن به چشم ما میآید 0.5 است. 2.3
فاصله زاویهای دیگر که اغلب مورد استفاده قرار میگیرند، فاصله میان دبه و مراق
است که نزدیک به پنج درجه میباشد. در فاصله بین این دو ستاره میتوان ده ماه را
کنار هم جای داد.
افسانهها
یکی از نخستین نامهایی که به این صورت فلکی داده شد خرس بزرگ بود و نامهای عربی به
معنای ران ، گرده و غیره قسمتهای مختلف بدن خرس را بیان میکنند. دلیل این نام روشن
نیست، زیرا که ناظر به دشواری میتواند طرح بدن خرس یا حیوان دیگری را در این صورت
تصویر کند. بنابر افسانهای کهن ، خرس نشان دهنده کالیستو ، دختر شاه آرکادیا و
معشوقه ژوپیتر بود و ژوپیتر برای حفاظت از او وی را به صورت خرسی در آورد و بر
آسمانها نهاد.
بنابر افسانهای دیگر ، روح بزرگ ، را با قصد و عمد بر آسمان نهاد تا گاه شمار
خرسهای زمینی باشد. در نیم سالی که خرس بزرگ بر ارتفاعی کم جای دارد، همه خرسهای
زمینی در غارهای خود میمانند و خود را گرم نگه میدارند. وقتی که خرس بزرگ در
آسمان اوج میگیرد، خرسها نیز غارهایشان را ترک میگوبند زیرا تابستان آغاز شده
است.
نامهای دیگر
نامهای دب اکبر و آب گردان هنوز مصطلح هستند. نام علمی این صورت فلکی ترجمه لاتینی
خرس بزرگ یعنی Ursa Major است. در انگلستان این صورت را گاو آهن یا ارابه گویند.
اگر بخواهیم دقیق باشیم اصطلاح آب گردان را باید به هفت ستاره پر نور و اصطلاح دب
اکبر یا Ursa Major را به همه ستارههای این صورت اطلاق کرد. اما اغلب این دو
اصطلاح را به جای هم بکار میبرند.
روشنی ظاهری ستارگان
روشنی ظاهری هفت ستاره آب گردان باهم فرق میکند. پر نورترین آنها جون و کم
فروغترینشان مغرز است. این مطلب بطور فنی ، بر حسب قدر ظاهری بیان میشود: جون
کمترین قدر ظاهری (1.7) و مغرز بیشترین قدر ظاهری (3.4) را دارد.
طبقه بندی ابرخس بر اساس روشنی ستارگان
منجمان یونان باستان ستارههای مرئی را بر حسب روشنی ظاهریشان به شش گروه تقسیم
میکردند. این طبقه بندی اولیه هنوز هم کم و بیش معتبر است. افتخار این طبقه بندی
به ابر خس که در قرن دوم قبل از میلاد در جزیره رودس میزیست داده میشود.
او پر نورترین بیست ستارهای را که میشناخت بطور دلخواه ستارگان قدر اول نامید،
پنجاه ستاره بعدی به ترتیب روشنی ظاهری ستارگان قدر دوم نامیده شدند و الی آخر نام
قدر ششم به چند صد ستارهای داده شد که به دشواری قابل رؤیت با چشم انسان معمولی
بودند. بدین طریق یک طبقه بندی کاملاً اختیاری بر اساس روشنی بدست آمد، اما این
قدرها صرفاً قدرهای ظاهری هستند. برخی از ستارگان در واقع پرنورند، ولی به سبب
فاصله زیادشان کم نور به نظر میرسند.
قسمت بندی اعشاری قدرهای ظاهری
تقسیم بندی اعشاری ، در قرن نوزدهم ارائه شد. در این طبقه بندی روشنی ظاهری
ستارهای از قدر 5.5 حد وسط روشنی ستارهای از قدر 6.0 است. همینطور وقتی میگوییم
ستاره قطبی (جدی) از قدر 1.2 است. بدین معنی است که روشنی ظاهری آن مختصری کمتر از
روشنی ستارهای از قدر 2.0 میباشد. روش اعشاری تعیین قدرها هر چه وسیعتر بکار رفته
و دقیقتر شده است.
رابطه میان قدر ظاهری و روشنی ظاهری
رابطه سادهای میان قدر ظاهری و روشنی ظاهری وجود دارد. این رابطه بر قانونی روان
فیزیکی مبتنی است که هرگاه محرک مثلاً روشنی به صورت یک تصاعد هندسی نظیر 1 ، 2 ، 4
، 8 ، 16 ، 000 افزایش یابد احساس حاصل از آن به صورت یک تصاعد حسابی ، 1 ، 2 ، 3 ،
4 ، 5 ، 0000 زیاد میشود. از این قانون بطور تجربی تعیین شد که ستارگان قدردوم ،
2.5 ( به عبارت دقیقتر 2.512) برابر روشنتر از ستارگان قدر سوم هستند. همینطور
ستارگان قدر سوم ، 2.512 برابر روشنتر از ستارگان قدر چهارم هستند و الی آخر.
مقادیر صفر و منفی قدر ظاهری
بیست ستارهای که بدواً ستارگان قدر اول به شمار آمدند، بعدها مجدداً دسته بندی
شدند. این کار از آنرو ضرورت داشت که برخی از این ستارگان بسیار پر نورتر از دیگران
بودند. ستارگان پر نورتر این گروه با قدرهای 0.7 ، 0.8 ، 0.9 و غیره تا صفر و اعداد
منفی مشخص گردیدند. ستارهای که شب هنگام بیشترین روشنی ظاهری را دارد شعرای یمانی
است. قدر ظاهری آن 1.6- است. در این مقیاس قدر ظاهری خورشید بسیار زیاد است، 26.7-.
تعیین قدرهای ظاهری
روش تعیین قدر ستارگان از طریق رصد نسبتاً ساده است، با داشتن تجزبه نسبتاً دقیقی
(دقتی در حدود 0.1 یک قدر) میتوان بدست آورد. این روش بطور وسیع مورد استفاده منجم
آلمانی فریدریش آرگه لاندر و همکارانش در تهیه فهرست بزرگ ستارگان کاتالوگ ب. د.
(ب.د. علامت اختصاری عنوان آلمانی این فهرست bonner durchmunsterung - کاتالوگ بن
است) قرار گرفت. در این روش رصد کننده روشنی ظاهری یک ستاره را با دو یا چند ستاره
مجاور که قدرشان معلوم است مقایسه میکند. به این ترتیب ستارهای که اندکی کمسوتر
از ستاره مجاوری از قدر 2.4 و اندکی پر نورتر از ستارهای از قدر 2.6 است، با قدر
2.5 مشخص میشوند. در استفاده از این روش باید مطمئن بود که:
1. ستارهای که میخواهیم قدر آن را بسنجیم و ستارگانی که قدرشان معلوم است، فواصل
کم و بیش برابری از افق دارند.
2. ستارگانی که قدرشان معلوم است، تا حد امکان نزدیک به ستارهای باشند که باید
سنجیده شود.
3. یکی از ستارگانی که قدرشان معلوم است اندکی پر نورتر و دیگری اندکی کمتر از
ستاره مورد سنجش باشد.
حرکات ظاهری روزانه ستارگان
همه میدانند که خورشید به ظاهر در مشرق طلوع میکند قوسی را در آسمان میپیماید و
در مغرب غروب میکند. ستارگان نیز به ظاهر قوسهایی را (از سمت شرقی افق به سمت غربی
آن) در آسمان طی میکنند. یک دوران کامل 23 ساعت و 56 دقیقه و 4.09 ثانیه طول
میکشد. این را به سهولت میتوان در یک شب صاف به کمک یک ساعت مچی خوب به تقریب
ثابت کرد. این دوران شبانه روزی را با مشاهده صورتی چون دب اکبر میتوان بخوبی رصد
کرد.
اگر در رصد اول این صورت فلکی محاذی افق و کاسه آن در طرف راست باشد، شش ساعت بعد
دسته آبگردان به طرف پایین خواهد بود، دوازده ساعت پس از رصد اول دهانه باز کاسه
آبگردان رو به پایین به نظر خواهد آمد. هجده ساعت پس از رصد اول دسته آبگردان به
سمت بالا خواهد بود. در هر 23 ساعت و 56 دقیقه و چهار ثانیه دب اکبر را در هر یک از
این وضعیتها میتوان دید. البته در بخشی از این زمان ، آفتاب مانع رصد کردن خواهد
شد، نور ضعیف ستاره را در آسمان روشن روز نمیتوان مشاهده کرد.
حرکت ظاهری سالانه ستارگان
این واقعیت که ستارگان یک گردش کامل را در کمتر از بیست و چهار ساعت انجام میدهند،
بسیار مهم است. البته معنی آن این است که ستارگان در یک دوره بیست و چهار ساعته بیش
از یک گردش کامل را میپیمایند. بنابراین ستارگان در سه دقیقه و 56 ثانیه باقیمانده
دوران بعدی را شروع میکنند، این را میتوان با رصد اثبات کرد. ستاره ای که فرضاً
در ساعت هشت شامگاه یکشنبه در افق پدیدار میشود، شامگاه روز بعد در ساعت هشت اندکی
بالای افق خواهد بود. این ستاره در ساعت هشت شامگاه روز سه شنبه ارتفاع بیشتری از
افق خواهد داشت و یک ماه بعد در ساعت هشت ستاره به مقدار قابل ملاحظهای از افق
بالاتر خواهد بود.
سه ماه بعد ، در ساعت هشت بعد از ظهر ستاره به اندازه یک چهارم دایره از افق شرقی
فاصله خواهد داشت. در پایان یک سال ستاره یک دایره ظاهری را کامل کرده است. این
حرکت ستاره نیز حرکتی ظاهری و در نتیجه حرکت واقعی زمین حول خورشید است. زمین در
حرکت انتقالی خود به دور خورشید یک گردش کامل را در دوازده ماه میپیماید. این حرکت
ظاهری سالانه ستارگان بر صورتهای فلکی نیز حکم فرماست.
بدین طریق در ساعت هشت بعد از ظهر در مهر ماه ، آبگردان دب اکبر نزدیک افق و در
وضعیتی است که دهانه کاسه رو به بالاست. سه ماه بعد در همان زمان به هنگام شب ،
دسته آبگردان رو به پایین است. در ماه فروردین در همان شب دب اکبر ارتفاع زیادی از
افق دارد و کاسه آبگردان در طرف چپ به نظر میرسد. در تیر ماه در همان ساعت شب کاسه
آبگردان به طرف پایین است. بنابراین در مدتی برابر 365 روز دب اکبر 366 بار گردش
ظاهری را انجام میدهد: 365 بار بر اثر دوران زمین به دور محورش و یک بار در نتیجه
حرکت انتقالی زمین به دور خورشید.
ستاره
ستارگان اجرامی هستند آسمانی که دارای منبع انرژی بوده (به سه صورت انرژی گرانشی ،
حرارتی و هستهای) و این انرژی را با تابش خود بصورت امواج الکترومغناطیسی خرج
میکند (از امواج رادیویی تا اشعه گاما).
مقدمه
بطور کلی ستارگان دارای مراحل مختلف جنینی ، کودکی و جوانی و پیری هستند. پس از
اکتشاف برابری جرم و انرژی توسط انیشتین ، دانشمندان تشخیص دادند، که کلیه ستارگان
باید تغییر و تحول یابند. هر ستاره هنگامی که نور (انرژی) پخش میکند، مقداری از
ماده خویش را مصرف میکند. ستارگان همیشگی نیستند، روزی به دنیا آمدهاند و روزی هم
از دنیا خواهند رفت. ستارگان گویهای بزرگی از گاز بسیار گرم هستند که بواسطه نورشان
میدرخشند.
در سطح دمای آنها هزاران درجه است و در داخل دمایشان بسیار بیشتر است. در این دماها
ماده نمیتواند به صورتهای جامد یا مایع وجود داشته باشد. گازهایی که ستارگان را
تشکیل میدهند بسیار غلیظتر از گازهایی هستند که معمولا بر سطح زمین وجود دارند.
چگالی فوق العاده زیاد آنها در نتیجه فشارهای عظیمی است که در درون آنها وجود دارد.
ستارگان در فضا حرکت میکنند، اما حرکت آنها به آسانی مشهود نیست. در یک سال هیچ
تغییری را در وضعیت نسبی آنها نمیتوان ردیابی کرد، حتی در هزار سال نیز حرکت قابل
ملاحظهای در آنها مشهود نمیافتد.
نقش و الگوی آنها در حال حاضر کم و بیش دقیقا همان است که در هزار سال پیش بود. این
ثبات ظاهری در نتیجه فاصله عظیمی است که میان ما و آنها وجود دارد. با این فواصل
چندین هزار سال طول خواهد کشید تا تغییر قابل ملاحظهای در نقش ستارگان پدید آید.
این ثبات ظاهری مکان ستارگان موجب شده است که نام متداول (ثوابت) به آنها اطلاق
شود. اختر فیزیکدانان بر این باورند که در بعضی کهکشانها ، از جمله کهکشان راه شیری
، ستارگان نوزاد بسیاری در حال تولد هستند، افزون بر آن که پژوهشگران اظهار
میدارند تکامل ، تخریب و محصول نهایی یک ستاره ، به جرم آن بستگی دارد. در واقع
سرنوشت نهایی ستاره که تا چه مرحلهای از پیشرفت خواهد رسید با جرم ستاره ارتباط
مستقیم دارد.
نحوه تشکیل ستاره
گوی آتشین مورد نظر در نظریه انفجار بزرگ ، حاوی هیدروژن و هلیوم بود، که در اثر
انفجار بصورت گازها و گرد و غباری در فضا بصورت پلاسمای فضایی متشکل از ذرات بسیاری
از جمله الکترونها ، پروتونها ، نوترونها و نیز مقداری یونهای هلیوم به بیرون تراوش
میکند. با گذشت زمان و تراکم ماده دربرخی سحابیها شکل میگیرند. این مواد متراکم
رشد کرده و تودههای عظیم گازی را بوجود میآورند که تحت عنوان پیش ستارهها
معروفند و با گذشت زمان به ستاره مبدل میشوند. بسیاری از این تودهها در اثر نیروی
گرانش و گریز از مرکز بزرگ و کوچک میشوند، که اگر نیروی گرانش غالب باشد، رمبش و
فرو ریزش ستاره مطرح میشود و اگر نیروی گریز از مرکز غالب شود، احتمال تلاشی ستاره
و شکل گیری اقمار و سیارات میرود.
مقیاس قدری
همه ستارگان به شش طبقه روشنایی که قدر نامیده میشود، تقسیم شدهاند. روشنترین
ستارگان دارای قدر اول و کم نورترین ستارگان که توسط چشم غیر مسلح قابل روءیت بودند
به عنوان ستارگان قدر ششم و بقیه ستارگان داراب قدرهای بین 16 - 1 هستند. قدر یک
ستاره عبارت است از: سنجش لگاریتمی از روشنایی ستارگان ، اگر قدر یک ستاره را با m
نمایش دهیم، داریم:
(قدر ظاهری) 2.5logL + Cte = m-
که مقدار ثابت Cte همان صفر مقیاس قدری است.
روشنایی ستاره
مقدار انرژی تابیده شده از ستاره به واحد سطح زمین را روشنایی یک ستاره مینامند.
مقدار ثابت (صفر مقدار قدری) را طوری انتخاب میکنند که قدر ستاره α چنگ رومی
(Vega) برابر صفر شود. علامت منفی در فرمول نشان میدهد که قدر روشنایی ستاره بالا
باشد، دارای قدر پایین خواهد بود.
رنگ ستارگان
هر وسیلهای که برای آشکارسازی نور بکار میرود دارای حساسیت طیفی است. مثل چشم
انسان که اولین وسیلهای است برای آشکارسازی نور و حساسیت چشم برای نورهای مختلف
یکسان نیست. هر وسیله دیگری هم که برای اندازه گیری نور بکار میرود مثل فیلمهای
عکاسی برای نورهای با طول موجهای متفاوت ، دارای حساسیت یکسان نیست. پس روشنایی یک
جسم بستگی به نوع وسیله اندازه گیری شده دارد. بر این اساس قدرهای مختلفی داریم، که
یکی از آنها قدر دیدگانی و دیگری قدر عکسبرداری میباشد.
طیف ستارگان
هنگام مطالعه طیف ستارگان (یا همان بررسی کیفی ستارگان) مشاهده میشود که اختلاف
فاحشی بین ستارگان وجود دارد. از آنجایی که وجود هر خط سیاه در طیف ستاره بیانگر
وجود یک عنصر شیمیایی ویژه در اتمسفر آن ستاره است، شاید به نظر میرسد که علت
اختلاف در طیف ستارگان بخاطر اختلاف در مواد شیمیایی سازنده ستارگان باشد. ولی در
نهایت چنین نیست، بلکه علت اختلاف طیف ستارگان دمای ستارگان میباشد. چون ستارگان
دارای دماهای متفاوتی هستند، طیف آنها نیز متفاوت است.
اندازه گیری دمای ستارگان
در مورد ستارگان امکان اندازه گیری دمای جنبشی (دمایی که توسط دماسنج اندازه گیری
میشود) وجود ندارد. زیرا نمیتوانیم ترمومتر را در قسمتهای مختلف ستاره قرار داده
و این دما را اندازه گیری کنیم. از طرفی لایههای مختلف ستاره دارای دماهای مساوی
هستند و هر چه از لایههای خارجی به طرف لایههای داخلی حرکت کنیم دما افزایش
مییابد. بنابراین تعریف دمای منحصر به فردی که مربوط به هر لایه از ستاره باشد غیر
ممکن است.
اندازه گیری فراوانی عناصر در ستارگان
در حالت کلی مشاهده خطوط طیفی مربوط به یک عنصر در طیف یک ستاره دلیل بر وجود آن
عنصر در اتمسفر این ستاره است و برعکس این ممکن نیست. یعنی عدم حضور خطوط طیفی یک
عنصر در طیف یک ستاره دلالت بر عدم وجود آن عنصر در اتمسفر ستاره را ندارد، زیرا
علاوه بر حضور یک عنصر لازم است، شرایط فیزیکی (دما و فشار) برای تشکیل خطوط طیفی
آن عنصر برقرار باشد، تا بتوانیم خطوط طیفی آن عنصر را مشاهده کنیم. با توجه به
اینکه شدت خطوط جذبی بستگی به فراوانی آن عنصر دارد، بنابراین میتوانیم از روی شدت
خطوط طیفی ، فراوانی عناصر را در ستارگان تعیین کنیم.
جرم ستارگان
اطلاعات مربوط به جرم ستارگان از مسائل بسیار مهم به شمار میرود. تنها راهی که
برای تخمین جرم یک ستاره در دست داریم آن است که حرکت جسم دیگری را که بر گرد آن
دوران میکند مورد مطالعه قرار دهیم. ولی فاصله عظیمی که ما را از ستارگان جدا
میکند، مانع آن است که بتوانیم سیارات متعلق به همه آنها را ببینیم و حرکت آنها را
مورد مطالعه قرار دهیم. عده زیادی ستاره موجود است که جفت جفت زندگی میکنند و آنها
را منظومههای مزدوج یا دو ستارهای مینامند. در چنین حالات بایستی حرکت نسبی هر
یک از دو ستاره مزدوج مستقیما مطالعه شود، تا از روی دوره گردش آنها جرم نسبی هر یک
بدست آید. در حضور ارتباط میان جرم و نورانیت ستارگان ، نخستین بار بوسیله
سرآرتورادینگتون اظهار شد که نورانیت ستارهها تابع معینی از جرم آنها است، و این
نورانیت با زیاد شدن جرم به سرعت ترقی میکند.
منابع انرژی ستارگان
برای هر ستارهای سه منبع انرژی را میتوان نام برد که عبارتند از:
انرژی پتانسیل گرانشی
میتوان فرض کرد که خورشید یا ستارگان در حال تراکم تدریجی هستند و بدین وسیله
انرژی پتانسیل گرانشی خود را بصورت انرژی الکترومغناطیسی به محیط اطراف تابش
میکنند.
انرژی حرارتی
میتوان فرض کرد که ستارگان و خورشید اجرام بسیار داغ آفریده شدهاند و با تابش خود
به محیط اطراف در حال سرد شدن هستند.
انرژی هستهای
می توان فرض کرد که در ستارگان هستههای سبکتر همجوشی کرده و انرژی آزاد شده در این
همجوشی منبع انرژی ستارگان را تأمین میکند، یا میتوان فرض کرد که در ستارگان
هستههای سنگینتر از طریق واپاشی به هستههای سبکتر تبدیل شده و انرژی آزاد شده از
این واپاشیها انرژی ستارگان را تأمین میکند.
مرگ ستارگان
سه طریق برای مرگ ستارگان وجود دارد. ستارگانی که جرم آنها کمتر از 1.4 برابر جرم
خورشید است. این ستارگان در نهایت به کوتولههای سفید تبدیل میشوند. ستارگانی که
جرم آنها بیشتر از 1.4 برابر جرم خورشید است، در نهایت به ستارگان نوترونی و به
سیاه چالهها تبدیل خواهند شد. دیر یا زود سوخت هسته ای ستارگان به پایان رسیده و
در این صورت ستاره با تراکم خود انرژی گرانشی غالب آمده و این تراکم (رمبش) تا
تبدیل شدن الکترونهای آزاد ستاره به الکترونهای دژنره ادامه پیدا میکند، که در این
صورت ستاره به یک ستاره کوتوله سفید تبدیل شده است. برخی از ستارگان از طریق
انفجارهای ابرنواختری به ستارگان نوترونی تبدیل میشوند. ستارگانی که بیشتر از 1.4
و کمتر از سه برابر جرم خورشید دارند، به ستاره نوترونی تبدیل شده و آنهایی بیشتر
از سه برابر جرم خورشید دارند، عاقبت بهسیاه چاله تبدیل میشوند. سیاه چاله آخرین
مرحله مرگ ستاره میباشد.
قدر ستارگان
نگاه اجمالی
میزان روشنایی ستارگان را قدر می نامند. اخترشناسان یونان باستان برای نخستین بار
مقیاسی برای ستارگان وضع کردند. آنها گمان می کردند که روشنایی یک ستاره فقط به
اندازه آن بستگی دارد. در مقیاس آنها ، نورانیترین ستاره در شش قدر از این رده
بندی ستاره قدر اول بود که شش بار نورانیتر از ستاره قدر ششم بود.
مقیاس قدر ستارگان
مقیاسی که اخترشناسان امروزی به کار می برند، به روش یونانیان شبیه است. در این
مقیاس نیز کم نورترین ستاره قابل روئیت برای چشم غیر مسلح ، در قدر ششم است ولی
ستارگانی که 2.5 بار نورانیتر از قدر ششم هستند، در قدر پنجم قرار دارند، یعنی
ستارگان نورانیتر از ستارگان قدر ششم ، در قدر پنجم هستند، ستارگان نورانی تر از
ستارگان قدر پنجم ، در قدر چهارم هستند و ... . همچنین در این مقیاس از اعداد منفی
استفاده می شود. مثلا ستارهای با قدر 1- ، 2.5 بار نورانیتر از ستاره 0 است. قدر
نورانی ترین ستاره آسمانی شب ، .... ، 1.4- و قدر خورشید 27- است.
قدر مطلق ستارگان
نورانیت ستارگان ، علاوه بر اندازه ، به فاصله آنها نیز بستگی دارد. اگر همه
ستارگان در فاصلهای یکسان بودند. آنگاه می توانستیم به روشنایی واقعی آنها پی
ببریم. با این کار قدر مطلق ستارگان به دست می آید. فاصله استاندارد برای اندازه
گیری قدر مطلق ، 32.6 سال نوری است. بنابراین اگر خورشید در این فاصله قرار می
گرفت، به صورت ستارهای از قدر پنجم دیده می شد.
قدر تابش سنجی
اختر شناسان با به کار بردن صافیهای گوناگون شدت نور ستارگان را در طول موجهای
مختلف مثلا آبی یا فرابنفش اندازه می گیرند. این نوع قدر ، قدر تابش سنجی نامیده می
شود.
نقشه ستارگان
نگاه اجمالی
ستارگانی که با چشم غیر مصلح میتوان دید روشناییهای متفاوتی دارند. روشنایی
ستارگان را با قدر میسنجند. قدر روشنترین ستارگان با عدد کوچک و قدر کم نورترین
آنها با عدد بزرگ نشان داده میشود. روشنترین ستارگان آسمان شب ، از قدر صفر یا اول
هستند.کم نورترین ستارهای را که میتوانید در یک شب تاریک و بی مهتاب ببینید، از
قدر ششم است. در این نقشهها تنها سه نماد برای نشان دادن ستارگان پرنور ، متوسط و
کم نور مورد استفاده قرار گرفته است.
ستارگان دب اکبر
تشخیص ستارگان کم نور
ستارگان کم نور فقط هنگامی قابل تشخیصاند که آسمان واقعا تاریک باشد. جو زمین با
دریافت و بخش نورهایی که به آن میرسد سبب میشود که زمینه آسمان شب ضعیفی بدست
آورد. به سبب روشنایی خیابانها و خانهها ، در شهر یا حومه آن ، آسمان هیچ وقت بطور
کامل تاریک نمیشود. از این تشخیص عدهای از صور فلکی روشنتر امکان پذیر است. با
طلوع ماه ، بویژه هنگام بدر ، آسمان شب چنان روشن میشود که عده ستارگان قابل روئیت
از عده انگشتان دست تجاوز نمیکند.
نحوه استفاده از نقشه ستارگان
از روی نقشهها و اطلسهای ستارگان چاپ شده میتوان برخی از صورتهای فلکی نیمکره
شمالی را یافت. آن صورتهای فلکی ستارگان کم نوری دارند، حذف شدهاند تا استفاده از
نقشهها آسانتر شود. برای کار ، مجموعهای از چند نقشه لازم است. چرا که منظره
آسمان ساعت به ساعت و نیز در طی تمام سال تغییر میکند. این نقشهها از دو نیم
دایره تشکیل شدهاند. که یکی شمال و دیگری جنوب را نشان میدهد. نخست آن نقشه را
انتخاب کنید. تاریخهای زیر آن به تاریخ مشاهده شما نزدیکتر باشد. حال اگر رو به
شمال بایستید، نقشه شمالی روشنترین ستارگان رو در روی شما را نشان خواهد داد و اگر
رو به جنوب کنید، نقشه دیگر ستارگان قابل مشاهده را مشخص خواهد کرد.
شکل نقشه ستارگان
با استفاده از این نقشهها مشکل بتوان ستارگانی را یافت که مستقیما در بالای سر
هستند. ولی اگر در وهله اول صورتهای فلکی آسانتر را یاد بگیرد، بعدا میتوانید از
نقشهها بسیار دقیق استفاده کنید و ستارگان کم نورتر را بیابید. روش بهتر این است
که به مطالعه صورتهای فلکی میپردازید. اول آنهایی را بیابید که از قبل میشناختید.
سپس صورتهای جدید را جستجو کنید. با این روش میتوانید به زودی در شناخت آسمان و
یافتن ستارگان و صورتهای فلکی مهارت کسب کنید.